گزارش دومین نشست «بررسی روش های فهم قرآن»

شناسه نوشته : 32005

1400/10/10

تعداد بازدید : 80

گزارش دومین نشست «بررسی روش های فهم قرآن»

دومین «نشست علمی بررسی روش های فهم قرآن» با ارائه حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر حسین صبوحی، قائم مقام موسسه تدبر در کلام وحی و ناقد محترم حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای سجاد دین پرست محقق و پژوهشگر قرآنی و با حضور جمعی از استادان، محققان، طلاب و دانشجویان  در روز یکشنبه، ۲8 آذر به صورت حضوری و مجازی  برگزار شد.

جناب آقای دکتر صبوحی در بیان اهمیت تدبر به کلام نورانی حضرت زهرا سلام الله علیها در خطبه فدکیه اشاره کردند که اگر قرآن از تدبر تجرید شود به مهجوریت قرآن و به مهجوریت ولایت می انجامد پس توجه به تدبر در قرآن، توجه به ولایت را به دنبال خواهد داشت. به نظر ایشان بین تدبر و تفسیر دو تفاوت عمده وجود دارد؛ تدبر در حیطه فهم و تفسیر در حیطه برداشت ها است و در تدبر محوریت با  فهم انسجام نظام سوره ها است.

جناب آقای دین پرست ناقد محترم نشست معتقدند که  تفاوت ماهوی بین تدبر و تفسیر وجود ندارد و  تفسیر در معنای  اخص خود یعنی بررسی مدلول قراین متصل لفظیه  با فعالیت های تدبری تناسب دارد ایشان معتقدند آنچه در همه انواع تفسیر اتفاق می افتد فهم قرآن است و تدبر یک بخش از فعالیت تفسیری است که ضرورت دارد بیش از آنچه که هست به آن پرداخته شود.

جناب آقای صبوحی در بخش دوم و در نقد نظر آقای دین پرست  اشاره کردند که هر چند  تفسیر و دانش تفسیر هیچگاه در صدد مرزبندی با تدبر بر نیامده  اما در روایات، تفسیر حیطه بعد از فهم معرفی شده است.  تدبر یک سطح ارتباطی با قرآن را دارد همانطور که در آیات قرآن اشاره شده که با تدبر می فهمید که در قرآن هیچ اختلافی نیست و این قرآن از طرف خداوند آمده است این سطح از ارتباط با قرآن را باید جانمایی کرد که در عرف قرآن به آن تدبر می گویند البته با  تعریفی که جناب آقای دین پرست از تفسیر ارائه دادند تفسیر به معنای اعم هر فهمی را شامل می شود که حیطه آن بسیار وسیع بوده و تدبر وارد حیطه تفسیر می شود.

جناب آقای دین پرست در بخش دوم به دو نکته، اشاره کوتاه کردند؛ مطلب اول:  توجه به مبانی و قواعد فهم قرآن است. ایشان معتقدند که  غالب مبانی ارتکازی و فطری بوده و رفتن سراغ مبانی به جهت توجه دادن به آن  است تا به خطا نرویم.

نکته دوم: استفاده از اساتید و سلایق متنوع در فهم قرآن است که حتما رشد علمی ویژه ای را به دنبال خواهد داشت و تا یک اشتباه در مفسری دیدیم نگوییم تفسیر به رأی شد.  تفسیر به رأی غیر از تفسیر به خطا است.

جناب آقای صبوحی در جمع بندی مطالب شان به سه نکته تاکید مجدد می کنند

1. جدا بودن حیطه تدبر  از حیطه تفسیر

2. پایبندی به گفتمان استناد در برداشت های خود از آیات قرآن

3. ادعا نداشتن در فهم صددرصدی از آیات

جناب آقای دین پرست هم در بخش پایانی فقط به نکته امتیاز جریان های تدبری اشاره کردند و آن، دعوت همگانی افراد به تدبر و فهم در قرآن  است که معتقدند باید این حرکت در جامعه تقویت شود.