چهاردهمین جلسه درس " گفتار مطالعات عالی زنان "

شناسه نوشته : 27318

1398/10/06

تعداد بازدید : 191

چهاردهمین جلسه درس

بسمه تعالی

جلسه چهاردهم

تعدد زوجات

سوره مبارکه نساء / آیه 3

وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَى فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً

نکات آیه:

نظر مشهور فقها و مفسرین این است که چند همسری یک امر مباح و مطلق است و اگر مردی امکانش را داشته باشد این حق برای او محفوظ است و تشریع هم شده است و با قید تقسیم عادلانه آن را مقید می کنند که در این آیه و آیه بعدی ذکر شده است.

قول دیگری هم جود دارد و آن اینکه حکم آیه نسخ شده است.  محمد عبده می گوید: ناسخ آن، آیه ای است که می گوید شما نمی توانید عدالت را رعایت کنید؛ بنابراین این کار مجاز نیست!

نکته بعد؛ مشروعیت و تشریع این حکم در جامعه عربی و جاهلی (که چند همسری جایز بوده) هم از جهت تعداد و هم از جهت قیود، محدود و مقید شده است. آیه دو محدودیت را بیان می کند یکی تعداد را که  به دو یا سه یا چهار محدود می کند و دوم، آن را مشروط به شرایط خاص می داند و آن  خانواده های بی سرپرستی هستند  که در فضای زندگی اجتماعی فراوان شده اند و احتمالا مورد تعدی قرار می گیرند بنابراین باید یک چیز معقول مثل ازدواج مانع این تعدی می شود.

درباره این آیه محمد محمد المدنی در مجله الرساله الاسلام توضیحاتی داده است که همان را با  تفصیلات  بیشتر عرض می کنم.

دو نکته در آیه وجود دارد؛

1.      واژه «الیتامی» است که مشهور دختران یتیم خردسال  معنی می کنند و این معنا با آیات دیگر سازگار نیست!

2.      آیه شرطی را بیان می کند  و باید بین شرط و جزا رابطه ی معقولی وجود داشته باشد.

(اگر ترسیدید که با دختران یتیم ازدواج کنید و حق شان پایمال شود بروید از دختر غیر یتیم چند تا چند تا زن بگیرید!! این نمی تواند جزای شرط باشد نمی توان بین شرط و جواب شرط ارتباط معقولی ایجاد کرد.)

اگر بگوییم «الیتامی» به معنای فرزندان یتیم است پس آیه می گوید اگر دیدید در جامعه بچه های یتیم حق و حقوق شان ضایع می شود با ازدواج با مادر اینها آنها را تحت حمایت خود در بیارید پس چند همسری مشروط به چنین موقعیتی است.

چرا چند همسری را قرآن مطرح کرده؟!

بحث یتیم هایی است که خوف عدم قسط و عدالت در آنها می رود که در چنین موقعیتی ازدواج را مطرح کرده که آن هم محدود و مقید به رعایت عدالت شده است!

عدالت در چه زمانی احراز می شود؟

عدالت برای هنگام انعقاد آن عقد باید احراز شود.  معمولا این گونه بحث می شود که مرد زن بگیرد و بعد از ازدواج عدالت را رعایت کند در حالی که آیه در هنگام تحقق عقد نه بعد از آن قید عدالت را می آورد.

بنابراین

·        الیتامی اعم از دختر و پسر است

·        بین شرط و جزا باید رابطه معقول باشد

·        احراز عدالت باید در هنگام عقد دوم و سوم و چهارم  باشد.

از قرآن استفاده می شود که اصل بر تک همسری است یا ایها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس الواحده

و «بث» خانواده تک همسری است و چند همسری با غرض خاص تشریع شده است.

اگر عده ای از زنان ناراضی هستند؟

باید در این موضوع، مسئله را از زاویه خانواده های بی سرپرست هم دید حالا این خانم ناراضی است ولی آن خانوده بی سرپرست راضی است آن طرف قضیه هم یک زن است که اگر می گوییم طبع زن نمی پسندد پس آن طرف که می پسندد!

اصل تک همسری است  و چند همسری به دلیل اضطرار اتفاق می افتد. چند همسری موضوع اش زنان است.

درباره طلاق هم چنین است.

طلاق هم مشروع مقید است، مباح مطلق نیست بلکه مباح مقید است و  طبق قاعده لاحرج زنها می توانند در مواردی درخواست طلاق کنند.

مطلب را می توان به شکل دیگری هم بیان کرد.

 طلاق مجاز نیست طبق قاعده لاحرج هر جا زندگی به سختی افتاد زن می تواند طلاق بگیرد برعکس نگویید!  اول نکاح است و آن اصل است برخی می گویند اصل جواز است  یک امر طرفینی صورت گرفته حالا می خواهیم یک امر طرفینی را برداریم این دلیل می خواهد

شما بگویید چون نکاح صورت گرفته یک قرداد و معاهده طرفینی صورت گرفته رفع این در موارد عسر و حرج است چه برای زن و چه برای مرد، این معقول است

اگر بگوییم طلاق مطلقا مباح است و مرد هر وقت بخواهد می تواند زن خود را طلاق دهد این می شود قانون و فتوا، حالا اگر بشود با عسر و حرج باشد زن می تواند حق طلاق بگیرد

شما از آن طرف بگیرید

اصل زندگی است اگر بخواهید این زندگی از هم پاشیده شود چه مرد چه زن باید نشان دهند که نمی توانند زندگی کنند و طلاق جاری می شود.

در اینجا هم اصل تک همسری است در قرآن نمی توان نمونه ای ذکر کنید که چند همسری ذکر شده باشد.  خود آیه هم با شرط و جزا است این در نماز خوف هم هست اینکه شما اگر در شرایط جنگ قرار گرفتید امام کامل می خواند و مامومین می توانید نماز را قصر بخوانید

احتمال می دهم که از این زمان به بعد دیگر پیامبر نمی توانسته ازدواج کند یا زن را طلاق دهد!

 

 

ازدواج موقت

وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ  وَأُحِلَّ لَكُمْ مَا وَرَاءَ ذَٰلِكُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِكُمْ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ  فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً 24/ نساء

این آیه بابی برای حل یک مشکل خاص مردانه ایجاد کرده است ( بر خلاف چند همسری که محورش مردان نیستند) و برای آن  اجر و قرداد گذاشته شده است.

فعل نکاح را برای ازدواج موقت به کار نرفته است.

مرحوم کلینی در اصول  کافی از  قدیمی ترین کتاب روایی شیعه ازدواج موقت را یک مباح موقت در شرایط خاص می داند.

مردی که در سفری طولانی است و خانواده اش در دسترس نیست برای او متعه جایز است

بابی در اصول کافی هست کسی که متاهل است برای او متعه جایز نیست.

در دوره های اولیه تلقی کسانی مثل مرحوم کلینی این بوده این کار یک مباح مطلق نیست و محدود می شود روایاتی را هم در اصول کافی ذکر می کند.

در دوره های بعد مثل عصر صفویه فضا عوض می شود مرحوم شیخ حر عاملی در کتابش بابی دارد بنام  «باب استحاب متعه» و می گوید: متعه مستحب است حتی اگر عهد کرده که این کار را نکند عهدش را بشکند و انجام دهد «باب انه یجوز ان یتمع به اکثر من اربع نساء»

در حالی که مرحوم کلینی معتقد است کسی که نیازی به آن ندارد جایز نیست شیخ حرعاملی قیدی دیگر به آن اضافه می کند و می گوید اگر بی نیاز بود و ممکن بود مورد نگاه منفی و بد قرار بگیرد در آن صورت کراهت دارد!

این روال در فتاوا هم ادامه دارد!

توجه داشته باشید ازدواج موقت تشکیل خانواده نیست و قرآن از آن تعبیر به نکاح نکرده است امری برای ارضای غریزی مرد در شرایط خاص است.

قرآن تعبیر به استماع کرده و فقط در این جا از زن به عنوان مستاجر نام برده است.

در زندگی پیشوایان موردی ذکر نشده که ائمه ازدواج موقت داشتند.

(ریشه تفاوت این نظرها در کجاست؟

کلینی نصف عمر خود را در شهر ری و نصف دیگر را در بغداد سپری کرده و در بغداد و حتی ری شیعه و سنی با هم زندگی می کردند. در جامعه ای که جمعیت مختلف است آدم ها سعی می کنند که حرفهای قابل قبول تری  بزنند، اما در شهرهایی که شیعه غالب بوده مثل قم بحث ها مقداری تشکیکی شده است.

در عصر صفویه چند اتفاق افتاده است

از جمله؛

·        نگاه منفی به زن

·        اخباری ها می گویند همه روایات صحیح است اگر صحیح نباشد جایز العمل است

ملا امین استرآبادی موسس اخباری گری است یعنی دستگاه فکری برای فرقه اخباری گری درست می کند و اخباری گری سابق را احیا می کند.لذا ملا امین را محیی و موسس اخباری گری می دانند.

ملا امین در کتاب اش  فصلی دارد بنام قرآن را بدون حدیث نمی فهمیم و فصل دیگر اینکه تمام روایات صحیح است!

پس تعارض در روایات چیست؟

می گوید: منشاء تعارض را «جعل» نمی دانیم بلکه تقیه است و اگر دو روایت متعارض بود این روایات را عرضه بر اهل سنت می کنیم اگر موافق با اهل سنت باشد می فهمیم که امام تقیه کرده و آن را کنار می گذاریم و روایات مخالف را اخذ می کنیم.

استرآبادی می گوید: از نعمت های خدا بر شیعیان این است که  خداوند بین شیطان و عامه و اهل سنت خلوت برقرار کرده که آنها دنبال شیطان بروند و رفتن آنها دنبال شیطان چوب خطی برای مردان است مثل روایات متعارض!

همانطور که در مورد زنان گفتم خدا شیطان را بر زنان مسلط کرده که مردان حق را این گونه تشخیص دهد.

باب النکاح وسائل الشیعه را با باب النکاح اصول کافی مقایسه کنید کاملا این دو نگاه به چشم می خورد.

چینش روایات از یک ذهنیتی نشأت گرفته است.

مثل خطبه 80 نهج البلاغه که رونوشتی از  نامه 14 نهج البلاغه است.

«هن نواقص العقول نواقص الایمان و نواقص الحظوظ»

در نامه 14 امام لشکریان را جمع کرده و فرمودند: «شما شروع کننده جنگ نباشید فراریان را نکشید کشته ها را مثله نکنید زنان را توهین نکنید و ...»

متن نامه را شیعه و اهل سنت نقل کردند

خطبه 80 در جنگ جمل است در هیچ مصدری غیر از نهج البلاغه نیامده است

در خود متن هم تعارض وجود دارد؛ مثل نواقص الایمان است چون نماز نمی خواند خوب او دارد امتثال می کند امتثال امر که همیشه به انجام عمل نیست گاهی با ترک عمل است.

به گمان من منازعات شیعه و سنی در برخی حرکتهاف برداشت ها و تیترهای کتب تاثیر داشته است.  

در مورد خطبه 80 نهج البلاغه نظر من این است  که به خاطر عایشه صادر نشده است و منازعات شیعه و سنی باعث جعل شده است  و آنها می گویند به خاطر عایشه صادر شده است.

در عصر صفویه در کتابها بابی باز شده  بنام باب مطاعن و کتاب الفتن که مذمت خلفاست.

 

بحث بعدی: طلاق

 فایل صوتی 1

فایل صوتی 2