یازدهمین جلسه درس " گفتار مطالعات عالی زنان "

بسم الله الرحمن الرحیم
اجمالی از جلسات گذشته
6 جلسه مباحث کلی: مثل رویکردها، روش تحقیق، منبع شناسی تاریخچه مباحث زنان
4 جلسه مبحث مربوط به زنان
1 جلسه بحث کلی زن و قرآن
1 جلسه تفسیر تنزیلی و تحلیل سیر نزول آیات در موضوع زنان
1 جلسه رویکردهای تفسیری درباره ی زنان
1 جلسه بحث از آفرینش زن
5 جلسه در مسائل زنان
مباحث مربوط به آفریش (که یک بحث مبنایی است) شامل:
- آفرینش
- توانمندی ها و استعدادهای زنان
- ضعف ها و ناتوانی هایی زنان
- فهرست کلی مطالب
v آفرینش
آفرینش یک بحث مبنایی است:
تفاوت در آفرینش زن و مرد باعث تفات در سایر موارد مانند قوانین، حقوق، جایگاه های اجتماعی، روابط اجتماعی، ساختارهای اجتماعی و ... نیز می شود.
اگر در این بحث تفاوتی نباشد در بحث های دیگر هم تفاوتی نخواهد بود.
در بحث آفرینش به طور کلی دو نگاه وجود دارد.
عده ای قصه آفرینش را قصه تاریخی می دانند و برخی مانند علامه طباطبایی آن را سمبلیک می شمارند. اگر سمبلیک باشد از بحث ما خارج است اما اگر یک قضیه تاریخی باشد نتایجی را به دنبال خواهد داشت.
آیات قرآن در باب آفرینش دو بخش است:
1. کلیت آفرینش
2. خلقت زن و مرد به طور خاص درباره
در کلیت آفرینش جنسیت مطرح نیست که در آن از واژه بشر و انسان استفاده شده است .
ویژگی هایی که در باب خلقت انسان ذکر شده به کل دو جنس بر می گردد.
6 مورد آیه خاص داریم: در 3 آیه ی آن کلمه «زوج» به صورت مفرد و در 3 آیه دیگر از کلمه «ازواج» استفاده شده است.
v توانمندی ها و استعدادها که قرآن در جریان آفرینش مطرح می کند که آیا در آن جنسیت مطرح است:
انواع توانمندی:
1. توانمندی درونی
2. ظرفیت های بیرونی
تفصیل این مطلب در کتاب شخصیت و حقوق زن در اسلام در صفحات 54 تا 56 آمده است.
توانمندی های درونی چیزهایی است که خداوند هنگام خلقت در درون انسان به ئدیعه گذاشته است؛ مانند: روح ، فطرت، ساختار متوازن، ابزار ادراکی، قدرت تشخیص خیر و شر، این توانمندی ها بدون جنسیت در آیات قرآن ذکر شده است.
توانمندی های بیرونی؛ عوامل و معداتی که از بیرون به انسان کمک می کند تا توانمندی های درونی او به فعلیت برسد؛ مانند:
1. ارسال رسل (هو الذی بعث لکم ...
2. ارسال کتب
3. آفرینش جهان
در این آیات نیز سخن از جنسیت نیست.
( این آیات شاید خیلی مهم نباشد، از این آیات می توان در حوزه مطالعات زنان ایده گرفت و مبنا و اصول استخراج کرد.)
بنابراین در اصل آفرینش و در ملحقات آن در قرآن نگاه واحدی در مورد زن و مرد وجود دارد.
اما آیاتی در قرآن وجود دارد که ظاهرا این برابری را نقد می کند؛ مانند:
1. آیه 18 سوره زخرف:« أَوَمَنْ يُنَشَّأُ فِي الْحِلْيَةِ وَهُوَ فِي الْخِصَامِ غَيْرُ مُبِينٍ»
این آیه به گونه ای بیان شده که از آن تفاوت در خلقت زن و مرد برداشت می شود. آیه می فرماید: زن ها در زیورآلات رشد یافته اند.
2. آیه 28 سوره یوسف: فَلَمَّا رَأَىقَمِيصَهُ قُدَّ مِنْ دُبُرٍ قَالَ إِنَّهُ مِنْ كَيْدِكُنَّ إِنَّ كَيْدَكُنَّ عَظِيمٌ
این آیه هم از کید زنان بحث می کند و آن را بزرگ می شمارد.
3. آیه 228 سوره بقره: و وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَلِكَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًاوَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
4. آیه 34 سوره نسا: الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا
پاسخ کلی نسبت به 4 آیه فوق:
جواب اول: رویکرد کلی قرآن، از بین بردن نگاه منفی و جاهلی نسبت به جنس زن است. این نگاه منفی ریشه در جاهلیت داشته و اگر قرآن این تفاوت ها را بپذیرید در حقیقت همان نگاه جاهلی را تایید کرده است.
آیاتی در قرآن وجود دارد که این رویکرد را نفی می کند مانند:
وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ
یا در آیه ای دیگر می فرماید
أَلَكُمُ الذَّكَرُ وَلَهُ الْأُنْثَى تِلْكَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِيزَى
درست نیست که قرآن این نگاه را مذمت کند اما آثار و نتایج آن را بپذیرد.
جواب دوم: در قرآن از زنان توانمندی سخن گفته شده که کارهایی را شبیه کارهای مردان توانمند انجام می دادند
اگر در جنس زن ناتوانی و ضعف را بپذیریم و معتقد به تفاوت زن و مرد در این مورد شویم پس سخن گفتن از زنان توانمند چه جایگاهی دارد؟!
پاسخ موردی:
1. پاسخ آیه 18 زخرف
اولا: بین مفسران اختلاف است که آیا آیات مربوط به زنان است یا بت ها؛ چون قبل از آن بحث از بتها و مشرکان می کند و سیاق آیات با مشرکان سازگار تر است.!
ثانیا: آیه، نقل قول مشرکان است.
ثالثا: اگر هم نقل خود قرآن باشد معلوم نیست که این نشو و نمای ذاتی یا فرهنگی است؟! به عبارت دیگر، خلقت زنان اینگونه بوده یا در تربیت فرهنگی و اجتماعی چنین ویژگی ای را پیدا کردند؟!
ظاهر آیه نشو و نمای فرهنگی را تایید می کند! چون خداوند که در ابتدای خلقت آنها را با حلیه نیافریده است و حلیه یک امر بیرونی است و مربوط به امور ذاتی نمی شود.
اما زینت بر خلاف حلیه برای امور ذاتی هم بیان شده، در سوره مبارکه نور هم به زینت آشکار و هم به زینت پنهان اشاره شده است اما در مورد حلیه این گونه نیست و فقط برای موارد بیرونی کاربرد دارد.
از طرف دیگر ینشاء فعل مجهول است یعنی کسی که او را این گونه تربیت می کند! پس رشد دادن در این آیه فعل خدا نیست!
(در نظر داشته باشید که حلیه کار ذاتی خدا نیست مثل مشرکان که بت ها را با انواع زینت ها تزئین می کردند.)
برخی از فقها به همین آیه استناد کرده و می گویند زنها احساساتی هستند و نمی توانند قضاوت نکنند!
2. پاسخ آیه 28 سوره مبارکه یوسف
قیاس بین کید زنان و کید شیطان یک قیاس مع الفارق است. عظیم بودن کید زنان سخن عزیز مصر است و ضعیف بودن کید شیطان سخن خداوند است.
گاهی در قرآن داستانی نقل می شود اما نسبت به ناقد یا نسبت به آن فضا هیچ موضع انتقادی وجود ندارد در داستان بلقیس که می گوییم بلقیس به ریاست رسیده عده ای می گویند به صرف نقل داستان نمی توان ریاست زنان را تجویز کرد در حالی که در داستان بلقیس هیچ نقطه ضعفی برای او ذکر نشده اما در سوره مبارکه یوسف قرآن، قضاوت عزیز مصر را ناعادلانه می داند. عزیز مصر با اینکه فهمید یوسف خطاکار نیست اما او را به زندان انداخت! لذا نمی توان از این آیه استنباط کرد که خداوند سخن عزیز مصر را پذیرفته باشد!
آنجا که بیان خداوند و سخن یوسف علیه السلام است فقط کلمه «کید» است.( آیه ی 38)
ضمن این که قرآن در آیه 46 سوره مبارکه ابراهیم از بزرگی مکر مردان سخن گفته است: وَقَدْ مَكَرُوا مَكْرَهُمْ وَعِنْدَ اللَّهِ مَكْرُهُمْ وَإِنْ كَانَ مَكْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبَالُ
اگر بنا به مقایسه باشد یک جا سخن از عظمت کید زنان است و در آیه ای دیگر سخن از بزرگی مکر مردان!
نکته آخر اینکه از این آیه نمی توان یک وصف ذاتی استخراج کرد که مخصوص یک صنف باشد.
3. پاسخ آیه 228 بقره
مشهور مفسران ذکر کرده اند که این آیه در عداد آیات طلاق است و 4 تفاوت ها را در ضمن آن بیان می کنند:
1. ادراک
2. تدبیر
3. فیزیک
4. تکالیف و حقوق
سه مورد از این تفاتها مربوط به تفاوتهای ذاتی و یک مورد، (قوانین و حقوق) غیر ذاتی است
اشکالی که نسبت به این آیه مطرح می شود این است که ابتدا از برابری ها سخن می گوید و بلافاصله بعد از آن نقض این برابری ها را می کند! این تناقض چگونه قابل حل است؟
شاید نقل ابن عباس در تفسیر طبری یکی از بهترین وجوه برای رفع این تناقض باشد.
ابن عباس در تفسیر این آیه می گوید: همانگونه که من خود را آراسته می کنم دوست دارم او هم برای من آراسته کند.
یعنی حقوق و تکالیف برابر، اما من از برخی از حقوقم به خاطر «للرجال علیهن درجه» صرفنظر می کنم و پاداش معنوی می گیریم.
در قرآن هرجا از لفظ درجه استفاده شده، اشاره به یک امر معنوی است مانند آنجایی که مجاهدان نسبت به قاعدین و انبیاء نسبت به یکدیگر درجه دارند.
در قرآن درجه به معنای تفاوت ها و تفاضل های ذاتی بکار نرفته است.
این تفسیر مطلوب ماست چرا که نقض پیش نمی آید و ناقض قبلی نیست. دوم به خاطر کلمه درجه است که درجه مربوط به تفاوتهای معنوی است.