دهمین جلسه درس گفتار مطالعات عالی زنان

شناسه نوشته : 26574

1398/02/14

تعداد بازدید : 239

دهمین جلسه درس گفتار مطالعات عالی زنان

بسمه تعالی

درس گفتار مطالعات عالی زنان

جلسه دهم

بررسی آیات مربوط به زنان

آیات مربوط به زنان در 4 محور کلی قابل تقسیم است.

·        مباحث مربوط به شخصیت زن

·        حوزه خانواده

·        مسائل سیاسی و اجتماعی

·        بحث های تاریخ و أعلام

در بحث شخصیت زن مباحث زیر مطرح است

§        آفرینش که بحثی بنیادی و ارزشی است  

§        توانمندی های زنان در قرآن

§         ضعف های زنان از نگاه قرآن

 

v    آفرینش

بحث آفرینش  از این جهت مهم است که وضعیت خلقت و طبیعت زن و مرد را از نگاه قرآن بررسی می کند و بسیاری از اختلاف نظرها و قوانین و ساختارهای اجتماعی  به این موضوع بر می گردد؛ عده ای معتقدند چون آفرینش و طبیعت زن و مرد متفاوت است باید قوانین هم متفاوت باشد. بحث آفرینش نقش مبنایی  برای قوانین و ساختار و نهادها دارد.

در مورد آفرینش زن و مرد در قرآن می توان به دو طریق  بحث را مطرح کرد؛

آیاتی که به طور عام خلقت و آفرینش انسان را مطرح می کند.

آیاتی که به طور خاص از آفرینش زن و مرد صحبت می کند.

در این دو دسته آیات باید ببینیم چه تصویری از خلقت و آفرینش در قرآن مطرح شده است و آیا تصویر قرآن از آفرینش زن و مرد یک  تصویری جنسیتی است یا یک تصویر فراجنسیتی؟!

آیات کلی آفرینش؛

منظور ما از آیات کلی خلقت، آیاتی است که به داستان آفرینش در قرآن اشاره دارد و در آن بحث از خلقت انسان، سجده فرشتگان و دمیدن روح است که در 11 سوره قرآن  به شکل پراکنده و مکرر بیان شده که شامل هبوط آدم و حوا در زمین، نافرمانی شیطان و نزدیک شدن به درخت ممنوعه است. سوال اینجاست آیا خداوند در این آیات نگاه جنسیتی دارد یا فراجنسیتی؟

در تفسیر این آیات دو نگاه در بین مفسران وجود دارد؛

تفسیر سنتی و رایج و مشهور معتقد است که داستان آفرینش  یک داستان تاریخی است که در یک مقطعی از تاریخ و محدود به زمان و مکان خاص اتفاق افتاده است. ( که محل بحث بسیار است)

نگاه دیگر این است که ما این آیات را سمبلیک معنا کنیم داستان آفرینش یک داستان تاریخی نیست، خداوند در این داستان آفرینش را به زبان رمز و تمثیل بیان فرموده است. علامه طباطبایی در چند جای تفسیرش و شهید مطهری در کتاب علل گرایش به مادیگری داستان آفرینش را یک داستان سمبلیک می دانند. ( جهت مطالعه بیشتر رجوع شود به مجله بینات شماره 2، مقاله ی «آفرینش انسان در تفسیر المیزان»)

 البته روشنفکران به طور کلی داستان های قرآن را سمبلیک می دانند؛ مثل دکتر احمد خلف الله نویسنده مصری که رساله دکتری اش را در الازهر  در 1937 با همین رویکرد نوشته است

تفاوت این دو نگاه آنجاست که اگر رویکرد سمبلیک را بپذیریم نگاه ما به این دسته از آیات فارغ از جنسیت، زمان و مکان آفرینش خواهد بود و خیلی از سوالاتی که در تفسیر تاریخی بی جواب مانده اصلا مورد توجه قرار نمی گیرد و سوال منتفی می شود! مانند آیا آدم علیه السلام مکلف بوده؟ یا عصیان او چگونه بوده؟ که این قبیل سوالات  به خودی خود منتفی است.

در آیات کلی؛  تعبیرهایی که بیشتر به کار رفته، بحث از خلقت بشر است که در دو آیه با تعبیر « بشر» یا انسان آمده مانند: « إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ طِينٍ» إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِن طِينٍفَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَفَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَص/ 71 تا 73

 یا «إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ»فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِينَفَسَجَدَ الْمَلآئِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَإِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى أَن يَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَحجر/ 28 تا 31

یا آیه «خَلَقَ الْإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ كَالْفَخَّارِ» الرحمن/ 14

يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِالَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَانفطار/ 6  7

 

در آیات کلی روشن است که بحث جنسیت در آن مطرح نیست و موضوع خلقت بشر است. در این آیات صحبت از خلقت بشر، تسویه، نفخ روح و سجده فرشتگان است که در همه آنها مطلق انسان مراد است. 

در آیات دیگر که با کلمه آدم آمده  است از سجده شروع می شود و سه مورد قبلی  ذکر نشده است مانند: «وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً ۖقَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖقَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ » بقره/ 30

سجده فرشتگان در بعضی آیات بر آدم و در برخی دیگر بر بشر ذکر شده، در نگاه اول ممکن است  بین آیات ناسازگاری  به نظر برسد که آیا سجده فرشتگان بر آدم علیه السلام بوده یا بر بشر؟! مشخص شدن این مطلب تاثیر بسیار زیادی در تحلیل شخصیت زن و مردخواهد داشت.

دو تفسیر وجود دارد؛  یا اینکه این آدم نماینده نوع بشر است یا مراد از آن خود آدم علیه السلام است. در تفسیر سازگار از این آیه به نظر می رسد که آدم نماینده نوع بشر نه یک شخص مذکر باشد که مسجود فرشتگان قرار گرفته است این تفسیر  با آیاتی که بشر در آن ذکر شده هماهنگ است. همانطور که ضمیر «لهم در آیه «نفخت فیه من روحی فقعوا له ساجدین»  به بشر برمی گردد.

پس؛ بشر نمی تواند هم در معنای عام و هم در معنای خاص آمده باشد.

اما درباره سجده فرشتگان  دو دسته آیات داریم، آیاتی که سجده هم بر بشر و هم بر آدم علیه السلام ذکر کرده است

جمع عقلایی این است که آدم در اینجا هم نماینده نوع بشر باشد و اگر منظور شخص آدم یا مقام پیامبری او باشد با دیگر آیات ناسازگار است.

در حقیقت آنچه که باعث سجده فرشتگان شد وضعیت خلقت متعادل و دمیدن روح الهی در انسان است که موضوعی عام است

داستان خلافت هم عام به نظر می رسد در خلافت هم  صحبت از شخص و فرد نیست و بحث جنسیت در آن مطرح نمی باشد.  این که تنها پیامبران یا مردان می توانند جانشین خداوند در زمین  باشند به قرینه خود آیات مردود است؛ چون اگر موضوع اختصاص به پیامبران داشته باشد پیامبران که خون ریز یا افساد کننده در زمین نیستند  و انتهای آیه قرینه ای بر این مطلب است. پس باید عام باشد تا سوال ایجاد شود.  

در آیاتی که تعلیم یا عهد با آدم را ذکر کرده   و علم ادم الاسماء کلها بقره/ 30 و وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًاطه/ 115 هم عام است و آدم علیه السلام به عنوان نماینده نوع بشر است.

تعبیرهایی دیگری که در داستان آفرینش و خلقت آمده همه مثنی است موضوعاتی مانند؛ وسوسه شیطان، هبوط و اسکان در جنت و ...  طه/ 117 اعراف/ 119  بقره / 35

آیات خاص آفرینش زن و مرد

آیاتی که به طور خاص از  خلقت زن و مرد صحبت می کند.

 مثل آیه 1 سوره مبارکه نساء يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذي خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثيراً وَ نِساءً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلَيْکُمْ رَقيباً

6 آیه شبیه این آیه وجود دارد که مفسرین سنتی معتقدند خداوند مرد را خلق کرد  و از او همسرش را آفرید که از آن یک نوع تبعیت و وابستگی را برداشت می کنند. در برخی از تفاسیر روایی هم روایاتی با همین برداشت وجود دارد مانند این که خداوند از زیادی گل آدم همسرش را آفرید! یا خداوند از دنده مرد زن را آفرید!  یا مردان به زمین وابسته اند و زن ها به مرد  وابسته اند!

بررسی این آیات:

در این آیات زوج و نفس در 3 جا مفرد و در 3 جا جمع آمده است.

نساء / 1 اعراف/ 198 و زمر/6  نفس و زوج مفرد است

روم / 21  نحل/ 72 و شوری/ 11 در این آیات  نفس و زوج جمع آمده است

بررسی: آیاتی که جمع است خود مفسر آیات مفرد است؛ یعنی اگر در آیات مفرد قائل به این هستیم که زن از مرد آفریده شده پس در آیات جمع هم باید معتقد باشیم که تا آخر، تمام زنها از مردها آفریده می شوند.

سوال؛  آیا تا آخر خلقت زن ها از مردها خلق شده اند؟ آیا این درست است؟!  واقعیت غیر از این را نشان می دهد.

پس باید در آیات مفرد معنای نفس و زوج به گونه ای باشد که با آیات جمع سازگار باشد. خلق از اضافه گِل یا برداشتن یک قطعه از بدن با آیات جمع سازگار نیست.

آن معنا می تواند اشاره به حقیقتی باشد که از آن حقیقت همتایی آفریده شده، این معنا با هر دو دسته آیات مفرد و جمع سازگارتر است.

نکته دیگری که تفسیر سنتی و مشهور را دچار اشکال می کند بالعکس بودن تعبیر مونث و مذکر در آیات مفرد و جمع است؛ نفس واحده که منظور از آن آدم است مونث است ضمیری که به او بر می گردد هم مونث است اما زوج که اشاره به زن دارد مذکر است.

در بحث سکونت هم ضمایر بالعکس می شود.اعراف/ 189  هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلاً خَفِيفًالیسکن ضمیرش مذکر است که به زوج بر می گردد در اینجا زن با مرد سکونت پیدا می کند. و در آیه ای که زوج جمع است زن با مرد به سکونت می رسد. روم/ 22 وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا 

داستان آفرینش که یک داستان پایه ای و فراجنسیتی است، دلالتی بر تبعیض جنسیتی یا برتری جنسیتی ندارد.

این تعبیرها بیشتر به دلیل روایاتی است که در ذیل آیات آمده که باعث به وجود آمدن فهم های جنسیتی شده است.«مِن» را در این آیات  مِن تبعیضیه نمی گیریم بلکه «مِن» جنسیه است یعنی  از همان جنس خلق کردیم. اگر بخواهیم روایات مشابه را بگیریم روایت «اانما النساء شقایق الرجال» یعنی زن و مرد  یک حقیقت اند و شقه شدند، دو گوهر از یک جنس و از یک حقیقت هستند.

توجه: به نظر می آید  «نفس واحده»  ناظر به  مادی و مجرد بودن نیست فراتر از آن است همانطور که جنسیت نیست یعنی اگر مادی هستند یک حقیقت اند اگر مجرد اند یک حقیقت اند هر چیزی دارند مثل هم دارند. نفس واحده مجموع روح و جسم است چون در ادامه آیه اشاره به تداوم نسل می کند

 

فایل صوتی 1

فایل صوتی 2