هفتمین جلسه از سلسله نشست های " زن در سیرنزول قرآن "

شناسه نوشته : 26334

1397/12/11

تعداد بازدید : 221

هفتمین جلسه از سلسله نشست های

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد

جلسه هفتم « زن در سیر نزول قرآن»

بر اساس آیه ۲۹ سوره مبارکه فتح  ۴ مرحله  تحول و تکامل داریم.

1.    اول دوتا برگ سبز است که هویت این جوانه را تعیین می کند.

2.   رشد طولی و قدی است.

3.   ساقه قوی می شود.

4.   وقتی سرپای خود ایستاد دیگر نیازی به حمایت غیر ندارد.

سوره های مکی دسته اولْ اشاره به مرحله اول تحول و چگونگی شکل گیری گفتمان اسلامی دارد که در آن زن و مرد جامعه مورد توجه و موضوع تغییر و تحول هستند در این دسته سوره ها به برخی از مسائل زنان مانند زنده به گور کردن دخترانْ نادیده گرفتن ارث زنانْ بی حرمتی نسبت به فرزندان یتیم (از جمله دختران) و قربانی کردن دختران و پسران پرداخته است.

سوره های مکی دسته دوم که با سوره مبارکه انعام آغاز می شود مسئله  دو قطبی سازی جامعه را مطرح می کند. این دو قطبی سازی و تفکیک از جهات مختلفی  صورت گرفته استٰ

چند آیه اولْ نگاه اثباتی به خدا دارد و در آیات بعدی کافران به چالش کشیده می شوند.«ثم الذین کفروا بربهم یعدلون» کافران برای خدا عدل قرار می دهند. پس از آن  به صراط مستقیم اشاره می کند این صراط مستقیم هم جنبه اثباتی و هم جنبه سلبی دارد

تفکیک دیگر در مرحله احکام شرعی است فکلوا مما ذکر اسم الله در یک قطعه ای از زمان مشرکین حیوانات را به نام بت ها سر می بریدند در سوره مبارکه انعام آمده که شما زن یا مرد از این به بعد اجازه استفاده از گوشتی که به نام غیر خدا ذبح شده را ندارید

شما ای زن! حق خوردن گوشت به نام غیر خدا را ندارید. خانه هم دو قطبی می شود.

خداوند در سوره مبارکه انعام به شدت جامعه جاهلی را مورد تنقیص قرار می دهد و از آنها سوال می کند! با این کار  گفتمان رقیب از ریشه کنده می شود..

 

سوره مبارکه صافات

در سوره مبارکه صافات هم روند به چالش کشیدن  گفتمان رقیب با ذکر چند نکته ادمه می یابد.

 

1.   استفتا از مشرکان

در آیات ابتدایی و پس از چندین سوگندْ بحث الوهیت خداوند مطرح می شود اینکه معبود شما واحد استْ صاحب آسمانها و زمین است و ... تا آیه ۱۱ که می فرماید: « فاستفتهم ...»  یعنی برو و از آنها فتوا بگیر! حرف آخر را بگیر! نه اینکه دیدگاه آنها را بپرسْ  بلکه حرف آخر را بگیر! و آن اینکه « اهم اشد خلقا ام من خلقنا ..»

2.   طبقه منحرف

وجود گروهی که مردم را از دین حق منحرف می کنند. ( آیه ۲۷ به بعد )

در جامعه ای دو قطبی مردان و زنانی بودند که دیگران را منحرف می کردند و گروهی هم از آنها تبعیت می نمودند.

در آیه ۲۷ می فرماید گروهی از اهل جهنم می گوید «شما مدام از سمت راست ما می آمدید» سمت راست بنا بر روایات دین است یعنی شما مدام دین سازی و اعتقاد سازی می کردید در جواب می شنوند شما خودتان ایمان نداشتید.

در آیه ۳۳ می فرماید همه شما در عذاب مشترکید.

در آیه ۳۵  به علت سرپیچی آنها اشاره می کند و می فرماید: چون حالت استکباری داشتند.

گفتمان الهی دو شاخصه دارد؟  پیامبر حق را آورده و کل جریانهای انبیای گذشته را تصدیق کرد.

در فضای دو قطبی فشار تبلیغاتی به اندازه ای قوی است که برخی دست از باورهای خود بر می دارند. لذا در آیه ۵۰  بعضی از اهل بهشت به هم  می گویند من در دنیا قرینی داشتم که می گفت: آیا تو تصدیق می کنی که دوباره برانگیخته می شویم و بر می گردیم و از  اعمال ما سوال می شود ؟ آن رفیق ام را شما می بینید و خودش او را می بیند که در وسط آتش گرفتار است و می گوید: «به خدا قسم نزدیک بود که تو من را منحرف کنی »

 در آیات ۵۰ تا ۶۱ خداوند گزارشی ازوضعیت جریان دو قطبیی را می دهد که گروهی متاثر نشدند هر جند در معرض انحراف بودند.

3.   رسوب اجتماعی

در این اجتماع دو قطبیْ مفسدان وی›گی مهمی دارند. مفسدان نتوانستند از  بستر اجتماعی سنتی  خارج شوند.

علت عدم خروج آنها چیست؟ چون یک رسوب اجتماعی شکل گرفته  و در آن حرف بی ربط مقبول واقع می شود و حرف منطقی را ایده پردازی و حرفهای فضایی می دانند.

 آیه ۶۹ می فرماید: « انهم الفوا ءاباء هم ضالین» آنها می دانستند پدرانشان گمراه هستندْ اما با اشتیاق و پشت سر آنها و دستاوردها و برآیند گمراه آنها می رفتند. به آن حرفها الفت گرفته بودند با اینکه می فهمیدند که درست نیست. این بستر اجتماعی است که نمی گذارد تحول صورت بگیرد.

در این سورهْ  آسیب شناسی جدی از جامعه جاهلی می کند و می فرماید انبیاء گذشته هم گرفتار این آسیب بودند.

4.   ازواج چه کسانی هستند؟

می فرماید: «هذا یوم الفصل کنتم به تکذبون«  روز قیامتْ روز جدایی است یکی بهشتی و دیگری جهنمی است. احشروا الذین ظلموا و ازواجهم و ما کانوا یعبدون گردآوری کسانی که ستمگرن اند و ازواج شان و همسران شان

برخی مراد از «ظلموا» را مردان کافر دانستند و کانه قرآن هر جایی اشاره به گروه مشرکْ ظالم و کافر می کند منظور فقط «مردان» هستند.  ازواج را هم حمل بر «زنان» شان کردند.

در حالی که در این آیه زوج در مقابل فرد استْ نقش مکمل دارد و می تواند مرد ستمگری باشد که زوج او زن ستمگری است یا زن ستمگری باشد که زوج او مرد ستمگری است.

فایل صوتی 1

فایل صوتی 2