سومین جلسه درس گفتار مطالعات عالی زنان

بسمه تعالی
درس گفتار مطالعات عالی زنان
جلسه سوم 12/8/97
همانطور که گفته شد در مطالعات عالی زنان با 4 رویکرد سنتی، تبیینی، روشنفکران و نواندیشان دینی مواجه هستیم برای اینکه بدانیم کدام یک از این رویکردها مطلوب تر است باید اصولی را تعریف کنیم که مورد پذیرش هر 4 گروه بوده تا بر اساس آن سنجش و مقایسه صورت گیرد.
اصول پژوهش مطالعات زنان
1. مسئله محور حرکت کنیم؛ یعنی مسائل زنان (حتی مسائل خاص) را یکجا و کلان ببینیم. با هم دیدن مسائل ناسازگاری ها را به خوبی نشان می دهد.
مثلا در موضوع غریزه جنسی، سوال اینجاست که میزان این غریزه آیا در زن و مرد یکسان است؟ یا در یکی بیشتر و در دیگری کمتر؟!
این بحث در ذیل عناوین مختلفی آمده و اگر آنها را با هم نبینیم حرفها یکپارچه و منطقی نخواهد بود.
در باب ازدواج و وظیفه جنسی زن و مرد، مسائل به گونه ای مطرح شده که گویا غریزه جنسی مردها بیش از زن ها است و زنان باید در برابر تقاضای همسران شان تابع باشند ولی وقتی حق زن مطرح می شود با حق القسم و چند ماه یکبار مواجه می شویم. از این گزاره ها نتیجه می گیریم که غریزه جنسی در مرد قوی تر از زن است.
در موضوع حد زنا، تفاوت را در نوع مجازات زنای محصن و غیر محصن می بینیم که در یکی اعدام و در دیگری تازیانه است اما در میزان غریزه جنسی با هم تفاوتی ندارند چون؛ «محصن» به زن و مردی اطلاق می شود که هر صبح و شام دسترسی به حلال دارند. پس از این تعریف نتیجه می گیریم که زن و مرد در غریزه جنسی با هم برابر هستند
اما در مباحث اخلاقی به روایاتی برخورد می کنیم که شهوت زن را 9 قسمت یا 9 برابر مرد می داند ولی چون حیای زن از مرد بیشتر است بروز و ظهورش کمتراز مرد می باشد با توجه به این دسته از روایات نتیجه می گیریم که غریزه جنسی در زن ها بیشتر از مردها است!
بنابراین اگر مسائل یکپارچه و منظومه ای دیده نشود به نتیجه درست و نظر نهایی دین نخواهیم رسید
2. در حوزه مطالعات زنان نگاه جامع به منابع داشته باشیم.
منابع به 5 بخش تقسیم می شود.
الف: قرآن
ب: سنت قولی
ج: سنت یا سیره عملی
سیره عملی کمک زیادی به سنت قولی می کند و ملاک ارزیابی و پشتوانه ی عمل برای آن است.
اگر چه سنت قولی و سیره عملی، هر دو از سنخ حدیث هستند و جعل و وضع در هر دو راه دارد ولی جعل و وضع سنت های عملی سخت تر از سنت قولی است.
مثلا در روایات باب استخاره اصلا سیره ی عملی در 250 سال حضور ائمه علیهم السلام نداریم پس معلوم می شود که این روایات در آن دوره وجود نداشته است.
د: اعلام و شخصیت های مذهبی که مورد اعتماد هستند.
شما نمی توانید احادیث ائمه علیهم السلام، که در موضوع زنان مطرح شده را بفهمید مگر اینکه شخصیت های بزرگواری چون حضرت فاطمه و حضرت زینب و حضرت معصومه سلام الله علیهما را درک کنید. چون آنچه که نسبت به زن گفته شده آن بزرگواران را نیز شامل می شود
زیرا مسائلی که در روایات ذکر شده از سنخ امور اعتباری نیستند، بلکه واقعی و تکوینی بوده و استثنا نمی پذیرد.
س: توجه به نمادها:
حج یکی از نمادها است و در حج، خیلی از مسائل در حوزه جنسیت فهمیده می شود.
چون؛ حج نماد مبارزه با تبعیض نژادی، طبقاتی و نماد مبارزه با تبعیض جنسیتی است.
طواف برابر در یک زمان و در یک مکان، صف های نماز جماعت در مسجد الحرام که بین زن و مرد تقدم و تاخری وجود ندارد.
.
توجه: قرآن در بین این منابع، جایگاه برتر را دارد.
3. استناد به سنت باید بعد از سه مرحله باشد. ( چه قولی و چه عملی)
مرحله اول: احراز صدور ( صدور خاص تر از سند است.) ما در سنجش روایات و احادیث نیاز به احراز صدور داریم. ممکن است سندی بر اساس قواعد علم رجال درست باسد اما مطمئن به صدورش نیستیم. برای احراز صدور دو کار باید انجام شود بررسی سند و بررسی محتوا
مرحله دوم: احراز اصالت متن ( مطمئن باشید این لفظ ها، لفظ امام است نه راوی نه ناقل نه کاتب چون؛ در روایت نقل به معنا زیاد می باشد)
مثلا در روایتی زنان را ناقص الایمان و در روایت دیگری ناقص دین می خوانند؛ بر اساس اصالت متن بررسی می کنیم؛
ایمان حاصل دینداری است و دفاع از ناقص الایمان خیلی سخت است
اما دین اگر به معنای تکلیف باشد یعنی تو در شرایطی تکلیف نداری!
مرحله سوم: قواعد فقه الحدیثی را کامل اعمال کنیم
اگر مثلا روایت مربوط به آن دوره است مطمئن باشیم که شرایط، در عمومیت آن نقش نداشته و مراد امام علیه السلام همیشگی و عمومی بوده است.
یا اگر روایت معارضی با آن وجود دارد نسبت اش با آن سنجیده شود. تخصیص ها و تقییدها دیده شود.
بعد از این سه مرحله می شود به آن روایت عمل کرد
4. کمک از دانش های بشری و وقایع تاریخی:
5. مباحث معرفت شناسی را باید ابتدا مطرح کرد
بحث تکوین و آفرینش و قوای ادراکی زن و مرد اولویت دارد.
اصول و منهج دین شناسی
چگونه از مغالطات در حوزه دین جلوگیری و دوری کنیم.
1. مطالعات باید بر محور قرآن باشد
2. بر اساس اهداف بعثت و خلقت باشد.
3. تاریخ دین را از آغاز به انتها مطالعه کنیم.
4. بین کلام و تاریخ خلط نکنیم. تاریخ را بر اساس عقاید کلامی ننویسیم
5. از موارد قاعده کلی نسازیم.
6. از فعل خداوند برای خودمان مجوز نگیریم.
7. از امکان به وقوع نمی رسیم. چیزی امکان دارد دلیل نمی شود که حتما واقع شده است.
8. نگاه جامع ( نه نگاه جزیره ای )داشته باشیم
9. توجه به سیره و تاریخ ائمه علیهم السلام